من را در شبكه هاي اجتماعي دنبال كنيد

مروری ساده و کاربردی بر جایگاه امروز افلاطون

افلاطون، فیلسوفی از ۲۵ قرن پیش.
اما هنوز در برنامه درسی دانشگاه‌ها حضور دارد، هنوز در بحث‌های روزنامه‌نگاری فرهنگی دیده می‌شود، و هنوز وقتی می‌خواهند درباره عدالت یا تربیت حرف بزنند، اسم او را می‌آورند.

اما چرا؟
مگر جهان ما شباهتی به آتنِ قرن چهارم پیش از میلاد دارد؟

در واقع، افلاطون فقط یک فیلسوف نیست؛ او یک ذهن ساختاردهنده است.
او اولین کسی بود که «فکر» را به‌عنوان یک سیستم توضیح داد:
ما چگونه می‌فهمیم؟ حقیقت کجاست؟ واقعیت چطور از خیال جدا می‌شود؟
و مهم‌تر از همه: جامعه‌ی آرمانی باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

کتاب جمهوری را شاید نشود راحت خواند. اما ایده‌هایی مثل «عدالت به‌مثابه هماهنگی»، «آموزش به‌مثابه آزادی از غار تاریکی»، یا «حاکمان فیلسوف» هنوز موضوع گفت‌وگوهای مدرن‌اند.
در دنیای پر از اطلاعات ما، افلاطون یادمان می‌اندازد که تفکر، فقط داشتن داده نیست، بلکه سازمان دادن به داده‌هاست.

شاید به همین خاطر است که هنوز از او می‌خوانیم.
نه به‌خاطر جواب‌هایش، بلکه برای آن مدل ذهنی‌ای که در مواجهه با پرسش‌ها می‌سازد.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.